دهی است از دهستان دیزمار خاوری، بخش ورزقان، شهرستان اهر. دارای 887 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین می شود. و محصول آن غلات و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان دیزمار خاوری، بخش ورزقان، شهرستان اهر. دارای 887 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین می شود. و محصول آن غلات و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
ابن ابراهیم بن داود بن سلمان بن سلیمان عطار دمشقی شافعی. در المختصر نووی لقب او علاءالدین و کنیه اش ابوالحسن ذکر شده است. وی فقیه و محدث و متکلم بود که در عید فطر سال 654 هجری قمری متولد شد. پدر او عطار و جدش طبیب بود. او حدیث را از محیی الدین نووی گرفته است، و مدت سی سال مشیخۀ مدرسه نوریه را عهده دار بود و در سال 701 مبتلی به فلج گردید و در ذی حجۀ سال 724 هجری قمری در دمشق درگذشت. او راست: 1- اصول اهل السنه فی الاعتقاد. 2- تحفهالطالبین فی ترجمهالامام النووی. 3- ترتیب فتاوی النووی. 4- ترجمهالامام النووی. 5- شرح عمدهالاحکام. 6- فضل الجهاد. (از معجم المؤلفین از فهرس علم الکلام بالظاهریه و البدایه ج 14 ص 117 و شذرات الذهب ج 6 ص 63 و کشف الظنون ص 368) (از الاعلام زرکلی ص 53 از التبیان والدررالکامه)
ابن ابراهیم بن داود بن سلمان بن سلیمان عطار دمشقی شافعی. در المختصر نووی لقب او علاءالدین و کنیه اش ابوالحسن ذکر شده است. وی فقیه و محدث و متکلم بود که در عید فطر سال 654 هجری قمری متولد شد. پدر او عطار و جدش طبیب بود. او حدیث را از محیی الدین نووی گرفته است، و مدت سی سال مشیخۀ مدرسه نوریه را عهده دار بود و در سال 701 مبتلی به فلج گردید و در ذی حجۀ سال 724 هجری قمری در دمشق درگذشت. او راست: 1- اصول اهل السنه فی الاعتقاد. 2- تحفهالطالبین فی ترجمهالامام النووی. 3- ترتیب فتاوی النووی. 4- ترجمهالامام النووی. 5- شرح عمدهالاحکام. 6- فضل الجهاد. (از معجم المؤلفین از فهرس علم الکلام بالظاهریه و البدایه ج 14 ص 117 و شذرات الذهب ج 6 ص 63 و کشف الظنون ص 368) (از الاعلام زرکلی ص 53 از التبیان والدررالکامه)
وی از همراهان امیر تیمور گورکانی بود که در جنگ امیر تیمور با توقتمش خان شرکت داشت. برادر او محمد آزاد نیز در این جنگ شرکت جست. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 410 و 464) ابن حسام الدین اکبرآبادی هندی. مشهور به آرزو و ملقب به سراج الدین. شاعر ایرانی متوطن در هند. رجوع به علی آرزو شود
وی از همراهان امیر تیمور گورکانی بود که در جنگ امیر تیمور با توقتمش خان شرکت داشت. برادر او محمد آزاد نیز در این جنگ شرکت جست. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 410 و 464) ابن حسام الدین اکبرآبادی هندی. مشهور به آرزو و ملقب به سراج الدین. شاعر ایرانی متوطن در هند. رجوع به علی آرزو شود
ابن حسین شاکر جرکسی پارسی. نحوی بود. او راست: تقریرات بر خطبۀ الفوائد الضیائیۀ عبدالرحمان بن احمد جامی، در نحو، که در سال 1286 هجری قمری در بولاق در زمان حیات مؤلف چاپ شد. (از معجم المؤلفین از فهرست الخدیویه ج 4 ص 32 و معجم المطبوعات ص 1093)
ابن حسین شاکر جرکسی پارسی. نحوی بود. او راست: تقریرات بر خطبۀ الفوائد الضیائیۀ عبدالرحمان بن احمد جامی، در نحو، که در سال 1286 هجری قمری در بولاق در زمان حیات مؤلف چاپ شد. (از معجم المؤلفین از فهرست الخدیویه ج 4 ص 32 و معجم المطبوعات ص 1093)
مصری. وی در سال 1287 ه. ق. در ناحیۀ باجور مصر متولد شد و تحصیلات خود را در قاهره و انگلستان بپایان رساند و مشغول امور تعلیم و تربیت شد و بر اثر شرکتش در یک جنبش ملی، به رفح تبعید شد و پس از بازگشت بازرس وزارت فرهنگ گردید. ودر سال 1349 هجری قمری در قاهره درگذشت. او راست: هدایهالمدرس. و نیز در تألیف القراءه الرشیده شرکت داشت. (از معجم المؤلفین از الاعلام زرکلی ج 5 ص 132)
مصری. وی در سال 1287 هَ. ق. در ناحیۀ باجور مصر متولد شد و تحصیلات خود را در قاهره و انگلستان بپایان رساند و مشغول امور تعلیم و تربیت شد و بر اثر شرکتش در یک جنبش ملی، به رفح تبعید شد و پس از بازگشت بازرس وزارت فرهنگ گردید. ودر سال 1349 هجری قمری در قاهره درگذشت. او راست: هدایهالمدرس. و نیز در تألیف القراءه الرشیده شرکت داشت. (از معجم المؤلفین از الاعلام زرکلی ج 5 ص 132)
ابن سلطان محمد هروی قاری حنفی. مکنی به نورالدین. عالم قرن دهم و یازدهم هجری قمری رجوع به قاری و به مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 100. فهرس المؤلفین بالظاهریه. خلاصهالاثر محیی ج 3 ص 185. البدر الطالع شوکانی ج 1 ص 445. هدیه العارفین ج 1 ص 751. عقودالجوهر جمیل العظم ص 264. کشف الظنون ص 24 و 60 و 445 و... فهرست الخدیویه ج 1 ص 107 و..
ابن سلطان محمد هروی قاری حنفی. مکنی به نورالدین. عالم قرن دهم و یازدهم هجری قمری رجوع به قاری و به مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 100. فهرس المؤلفین بالظاهریه. خلاصهالاثر محیی ج 3 ص 185. البدر الطالع شوکانی ج 1 ص 445. هدیه العارفین ج 1 ص 751. عقودالجوهر جمیل العظم ص 264. کشف الظنون ص 24 و 60 و 445 و... فهرست الخدیویه ج 1 ص 107 و..
ابن احمد بغدادی مالکی. مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن قصار. نام او را به صورت ’علی بن عمر بن احمد بغدادی’ نیز آورده اند. وی فقیه و اصولی بود و نزد ابوبکر ابهری فقه آموخت و مدتی عهده دار منصب قضا در بغداد بود. و در هشتم ذیقعده سال 397 یا 398 هجری قمری درگذشت. او راست: عیون الادلهو ایضاح المله فی الخلافیات. (از معجم المؤلفین)
ابن احمد بغدادی مالکی. مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن قصار. نام او را به صورت ’علی بن عمر بن احمد بغدادی’ نیز آورده اند. وی فقیه و اصولی بود و نزد ابوبکر ابهری فقه آموخت و مدتی عهده دار منصب قضا در بغداد بود. و در هشتم ذیقعده سال 397 یا 398 هجری قمری درگذشت. او راست: عیون الادلهو ایضاح المله فی الخلافیات. (از معجم المؤلفین)
أزهری. عالم در علم بیان بود. او راست: شرک الاّمل لصید شوارد المسائل فی المعانی و البیان و البدیع، که در سال 1311 هجری قمری در مصر پس از مرگ مؤلف بچاپ رسید. (از معجم المؤلفین از فهرس دارالکتب المصریه ج 2 ص 310)
أزهری. عالم در علم بیان بود. او راست: شرک الاَّمل لصید شوارد المسائل فی المعانی و البیان و البدیع، که در سال 1311 هجری قمری در مصر پس از مرگ مؤلف بچاپ رسید. (از معجم المؤلفین از فهرس دارالکتب المصریه ج 2 ص 310)
ابن حسن بن صالح نجار طائفی. پزشک بر روش طب قدیم. وی در سال 1228هجری قمری در طائف متولد شد. و در ابتدا شغل نجاری داشت. سپس نزد یکی از اطبای هند طب را آموخت و شروع به معالجۀ مردم بلاد خود کرد. و در سال 1313 هجری قمری در طائف درگذشت. او راست: 1- رساله ای در استخراج ادهان. 2- رساله ای در استخراج املاح. (از الاعلام زرکلی) وی پدر خاقانی شاعر مشهور بود و خاقانی این شعر را در مدح وی گفته است: یوسف نجار کیست نوح دروگر که بود تا ز هنر دم زنند بر در امکان او نوح نه بس علم داشت گر پدر من بدی قنطره بستی به علم بر سر طوفان او. (از المعجم فی معاییر اشعار العجم ص 240)
ابن حسن بن صالح نجار طائفی. پزشک بر روش طب قدیم. وی در سال 1228هجری قمری در طائف متولد شد. و در ابتدا شغل نجاری داشت. سپس نزد یکی از اطبای هند طب را آموخت و شروع به معالجۀ مردم بلاد خود کرد. و در سال 1313 هجری قمری در طائف درگذشت. او راست: 1- رساله ای در استخراج ادهان. 2- رساله ای در استخراج املاح. (از الاعلام زرکلی) وی پدر خاقانی شاعر مشهور بود و خاقانی این شعر را در مدح وی گفته است: یوسف نجار کیست نوح دروگر که بود تا ز هنر دم زنند بر در امکان او نوح نه بس علم داشت گر پدر من بدی قنطره بستی به علم بر سر طوفان او. (از المعجم فی معاییر اشعار العجم ص 240)
چراگاه. مرغزار. زمینی که علف بسیار دارد. (از ناظم الاطباء) (آنندراج) : کجا بد علفزار و آب روان فرودآمد آن جایگه پهلوان. فردوسی. ندیدستی که گاوی در علفزار بیالاید همه گاوان ده را. سعدی (گلستان)
چراگاه. مرغزار. زمینی که علف بسیار دارد. (از ناظم الاطباء) (آنندراج) : کجا بد علفزار و آب روان فرودآمد آن جایگه پهلوان. فردوسی. ندیدستی که گاوی در علفزار بیالاید همه گاوان ده را. سعدی (گلستان)
خواجه علی صدر، اصل او از خوارزم بود و در خراسان میزیست. وقتی محمد تیمور سلطان بر خراسان مسلط شد برخی از متعصبان اهل سنت شروع به اذیت و آزار شیعیان کردند و فتنه ها برپا ساختند تا اینکه این خواجه علی صدر بنا به درخواست امیر غیاث الدین محمد بن امیریوسف، به محمد تیمور سلطان گوشزد کرد که این اعمال موجب فتنه و تخریب مملکت میشود و بدین ترتیب دستور منع آزار شیعیان صادر شد. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 533)
خواجه علی صدر، اصل او از خوارزم بود و در خراسان میزیست. وقتی محمد تیمور سلطان بر خراسان مسلط شد برخی از متعصبان اهل سنت شروع به اذیت و آزار شیعیان کردند و فتنه ها برپا ساختند تا اینکه این خواجه علی صدر بنا به درخواست امیر غیاث الدین محمد بن امیریوسف، به محمد تیمور سلطان گوشزد کرد که این اعمال موجب فتنه و تخریب مملکت میشود و بدین ترتیب دستور منع آزار شیعیان صادر شد. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 533)
ابن محمد بن علی بن فارس، مشهور به خیاط بغدادی و مکنّی به ابوالحسن. از قاریان به شمار می رفت و در سال 450 هجری قمریدر قید حیات بود. او راست: الجامع فی القرأات العشرو قراءه الاعمش. (از معجم المؤلفین بنقل از طبقات القراء ابن جزری ج 1 ص 573. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 576) ابن حفناوی. وی طبیب بود. او راست: فتح الرحمان فی بدء خلق الانسان، که در سال 1213 هجری قمری از تألیف آن فراغت یافت. (از معجم المؤلفین بنقل از فهرس الازهریه ج 6 ص 124) ابن ابی سعد بن ابی الفرج خیاط، مکنّی به ابوالحسن. فقیه و واعظ و اخباری اوایل قرن ششم هجری بود. او راست: الجامع فی الاخبار. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 99)
ابن محمد بن علی بن فارس، مشهور به خیاط بغدادی و مکنّی به ابوالحسن. از قاریان به شمار می رفت و در سال 450 هجری قمریدر قید حیات بود. او راست: الجامع فی القرأات العشرو قراءه الاعمش. (از معجم المؤلفین بنقل از طبقات القراء ابن جزری ج 1 ص 573. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 576) ابن حفناوی. وی طبیب بود. او راست: فتح الرحمان فی بدء خلق الانسان، که در سال 1213 هجری قمری از تألیف آن فراغت یافت. (از معجم المؤلفین بنقل از فهرس الازهریه ج 6 ص 124) ابن ابی سعد بن ابی الفرج خیاط، مکنّی به ابوالحسن. فقیه و واعظ و اخباری اوایل قرن ششم هجری بود. او راست: الجامع فی الاخبار. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 99)
دهی است جزء بخش خرقان، شهرستان ساوه واقع در 20هزارگزی شمال باختری ساوه. و در سر راه عمومی خرقان به زرند. ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر و دارای 1250 تن سکنه. آب آن از رود خانه لار و ینگی کند تأمین می شود. و محصول آن غلات، سیب زمینی، باغات، انگور، بادام و یونجه است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند، و صنایع دستی آنان بافتن قالیچه و گلیم و جاجیم است. این ده دارای زیارتگاهی بنام ’هفت امام’ است. و آثار قلعۀ مخروبه ای نیز روی تپۀ شمال آبادی واقع است. مزارع دین باغی، گون بابک، کهریز چائی، دره قلمشرجزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است جزء بخش خرقان، شهرستان ساوه واقع در 20هزارگزی شمال باختری ساوه. و در سر راه عمومی خرقان به زرند. ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر و دارای 1250 تن سکنه. آب آن از رود خانه لار و ینگی کند تأمین می شود. و محصول آن غلات، سیب زمینی، باغات، انگور، بادام و یونجه است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند، و صنایع دستی آنان بافتن قالیچه و گلیم و جاجیم است. این ده دارای زیارتگاهی بنام ’هفت امام’ است. و آثار قلعۀ مخروبه ای نیز روی تپۀ شمال آبادی واقع است. مزارع دین باغی، گون بابک، کهریز چائی، دره قلمشرجزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
وی سردار لشکر سلطان محمود سلجوقی بود و وقتی محمود از عم خود سلطان سنجر شکست خورد، سلطان سنجر درباره این علی بار از کمال الدین علی سمیرمی سوال کرد که اکنون کجا است. وی جواب داد که ’انا آتیک به قبل ان یرتد الیک طرفک’ و سلطان سنجر این تقریر را بسیار پسندید و برادرزادۀ خود را مورد نوازش قرار داد. برای تفصیل بیشتر رجوع به دستورالوزراء خوندمیر ص 207 شود
وی سردار لشکر سلطان محمود سلجوقی بود و وقتی محمود از عم خود سلطان سنجر شکست خورد، سلطان سنجر درباره این علی بار از کمال الدین علی سمیرمی سوال کرد که اکنون کجا است. وی جواب داد که ’انا آتیک به قبل ان یرتد الیک طرفک’ و سلطان سنجر این تقریر را بسیار پسندید و برادرزادۀ خود را مورد نوازش قرار داد. برای تفصیل بیشتر رجوع به دستورالوزراء خوندمیر ص 207 شود
ابن محمد جزار، ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن. او راست: 1- تحصین المنازل من هول الزلازل، که آن را به مناسبت وقوع زلزله در سال 984 هجری قمری در مصر تألیف کرد. 2- تحقیق الفرج و الامان و الفرح لاهل الایمان بدوله السلطان سلیم خان. 3- قمعالواشین فی ذم المبشرین. (از معجم المؤلفین بنقل از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 360 و فهرس الخدیویه ج 6 ص 119. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 748)
ابن محمد جزار، ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن. او راست: 1- تحصین المنازل من هول الزلازل، که آن را به مناسبت وقوع زلزله در سال 984 هجری قمری در مصر تألیف کرد. 2- تحقیق الفرج و الامان و الفرح لاهل الایمان بدوله السلطان سلیم خان. 3- قمعالواشین فی ذم المبشرین. (از معجم المؤلفین بنقل از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 360 و فهرس الخدیویه ج 6 ص 119. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 748)
خواجه علی جان، وی از بزرگان خراسان بود. و در سال 928 هجری قمری از جانب امیرخان، با چند تن از بزرگان دیگر نزد طهماسب میرزا رفت. (رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 594 شود)
خواجه علی جان، وی از بزرگان خراسان بود. و در سال 928 هجری قمری از جانب امیرخان، با چند تن از بزرگان دیگر نزد طهماسب میرزا رفت. (رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 594 شود)
ابن صالح بن عبدالفتاح جارم. ادیب و شاعر و نویسنده و لغوی و نحوی و بیانی و داستانسرا و مطلع در امور تربیت و تعلیم بود. وی در سال 1299 هجری قمری در قاهره متولد شد و تحصیلات خود را در قاهره و انگلستان پایان داد. مشاغل وی بترتیب عبارت بود از: رئیس بازرسان زبان عربی در مصر، نمایندۀ دارالعلوم، عضو فرهنگستان قاهره (المجمع اللغوی) ، عضو فرهنگستان دمشق (المجمع العلمی). وی در سال 1368 هجری قمری بطور ناگهانی در قاهره درگذشت. او راست: 1- دیوان شعر، در سه جز. 2- علم النفس و آثاره فی التربیه و التعلیم، که با همکاری مصطفی أمین آن را نوشت. 3- من ادب العرب فی اسبانیا. 4- قصهالعرب، که با همکاری طه حسین و عده ای دیگر آن را برای محصلین دبیرستان نگاشت. 5- النحو الواضح فی قواعد اللغه العربیه، که با همکاری مصطفی امین آن را برای مدارس ابتدائی نوشت. (از معجم المؤلفین بنقل از فهرس المؤلفین بالظاهریه. معجم المطبوعات سرکیس ص 1751. الشعرالمعاصر سحرتی ص 221. فهرس دارالکتب المصریه، الملحق الثانی للجزء الثانی ص 24. اعلام زرکلی ج 5 ص 106)
ابن صالح بن عبدالفتاح جارم. ادیب و شاعر و نویسنده و لغوی و نحوی و بیانی و داستانسرا و مطلع در امور تربیت و تعلیم بود. وی در سال 1299 هجری قمری در قاهره متولد شد و تحصیلات خود را در قاهره و انگلستان پایان داد. مشاغل وی بترتیب عبارت بود از: رئیس بازرسان زبان عربی در مصر، نمایندۀ دارالعلوم، عضو فرهنگستان قاهره (المجمع اللغوی) ، عضو فرهنگستان دمشق (المجمع العلمی). وی در سال 1368 هجری قمری بطور ناگهانی در قاهره درگذشت. او راست: 1- دیوان شعر، در سه جز. 2- علم النفس و آثاره فی التربیه و التعلیم، که با همکاری مصطفی أمین آن را نوشت. 3- من ادب العرب فی اسبانیا. 4- قصهالعرب، که با همکاری طه حسین و عده ای دیگر آن را برای محصلین دبیرستان نگاشت. 5- النحو الواضح فی قواعد اللغه العربیه، که با همکاری مصطفی امین آن را برای مدارس ابتدائی نوشت. (از معجم المؤلفین بنقل از فهرس المؤلفین بالظاهریه. معجم المطبوعات سرکیس ص 1751. الشعرالمعاصر سحرتی ص 221. فهرس دارالکتب المصریه، الملحق الثانی للجزء الثانی ص 24. اعلام زرکلی ج 5 ص 106)
ابن محمد بن محمد بن ابراهیم خزرجی فاسی، مشهور به حصار و مکنّی به ابوالحسن. وی در فاس متولد شد و در سبته سکونت گزید و در شعبان سال 611 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- ارجوزه ای در اصول الدین و شرح آن ارجوزه، در چهار کتاب. 2- البیان فی تنقیح البرهان. 3- المدارک فی وصل مقطوع حدیث مالک. (از معجم المؤلفین بنقل از الوافی صفدی ج 12 ص 187. التکملۀ ابن ابار ص 686. نیل الابتهاج تنبکتی ص 200. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 705)
ابن محمد بن محمد بن ابراهیم خزرجی فاسی، مشهور به حصار و مکنّی به ابوالحسن. وی در فاس متولد شد و در سبته سکونت گزید و در شعبان سال 611 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- ارجوزه ای در اصول الدین و شرح آن ارجوزه، در چهار کتاب. 2- البیان فی تنقیح البرهان. 3- المدارک فی وصل مقطوع حدیث مالک. (از معجم المؤلفین بنقل از الوافی صفدی ج 12 ص 187. التکملۀ ابن ابار ص 686. نیل الابتهاج تنبکتی ص 200. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 705)
علی الحال. علی ای حال. بر هر حال. در هر حال. به هرحال. رجوع به ’علی ای حال’ شود: نوگشته کهن شود علی حال ور نیست مگر که کوه شروین. ناصرخسرو. ور در جهان نیند علی حال غایبند ور غایبند بر تن ما چون که حاضرند. ناصرخسرو. زین جهان مندیش و او راگیرکو به از جهان سر به از افسر علی حال، ارچه نیکو افسر است. عنصری. گرگ بر اطراف این حظیره روان است گرگ بود بر لب حظیره علی حال. منوچهری. دینار دهد، نام نکو باز ستاند داند که علی حال زمانه گذران است منوچهری
علی الحال. علی ای حال. بر هر حال. در هر حال. به هرحال. رجوع به ’علی ای حال’ شود: نوگشته کهن شود علی حال ور نیست مگر که کوه شروین. ناصرخسرو. ور در جهان نیند علی حال غایبند ور غایبند بر تن ما چون که حاضرند. ناصرخسرو. زین جهان مندیش و او راگیرکو به ْ از جهان سر به ْ از افسر علی حال، ارچه نیکو افسر است. عنصری. گرگ بر اطراف این حظیره روان است گرگ بود بر لب حظیره علی حال. منوچهری. دینار دهد، نام نکو باز ستاند داند که علی حال زمانه گذران است منوچهری
دهی است جزء دهستان حومه بخش کوچصفهان، شهرستان رشت. واقع در 8هزارگزی شمال کوچصفهان و 5هزارگزی راه شوسۀ کوچصفهان به رشت. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل و مرطوب و مالاریایی. سکنۀ آن 200 تن است. آب آن از خمام رود که از شعب سفیدرود است تأمین می شود. و محصول آن برنج، صیفی و مختصری ابریشم است. اهالی به زراعت اشتغال دارند. و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است جزء دهستان حومه بخش کوچصفهان، شهرستان رشت. واقع در 8هزارگزی شمال کوچصفهان و 5هزارگزی راه شوسۀ کوچصفهان به رشت. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل و مرطوب و مالاریایی. سکنۀ آن 200 تن است. آب آن از خمام رود که از شعب سفیدرود است تأمین می شود. و محصول آن برنج، صیفی و مختصری ابریشم است. اهالی به زراعت اشتغال دارند. و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
سید علی ساری، وی حاکم ساری بود و وقتی سیدعلی آملی بجنگ او آمد از وی شکست خورد و به استرآباد رفت و برادر دیگر خود سیدنصیرالدین را که پدرش مؤلف تاریخ طبرستان است نزد شاهرخ میرزا پسر امیرتیمور فرستادو از او طلب کمک برای دفع مخالفان خویش کرد. شاهرخ میرزا نیز موافقت کرد و فرمان داد جمعی از سپاهیان خراسان بکمک او بشتابند. اما پیش از رسیدن سپاهیان خراسان خود سیدعلی ساری بکمک عده ای از اطرافیان خود توانست ساری را دوباره تسخیر کند. و در سال 814 هجری قمریدر رودبار بار دیگر با سیدعلی آملی جنگید و بر او پیروز شد. و در سال 820 هجری قمری سیدعلی ساری بمرض نقرس دچار شد و پس از تعیین پسر خود سیدمرتضی به جانشینی درگذشت. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 صص 346- 349)
سید علی ساری، وی حاکم ساری بود و وقتی سیدعلی آملی بجنگ او آمد از وی شکست خورد و به استرآباد رفت و برادر دیگر خود سیدنصیرالدین را که پدرش مؤلف تاریخ طبرستان است نزد شاهرخ میرزا پسر امیرتیمور فرستادو از او طلب کمک برای دفع مخالفان خویش کرد. شاهرخ میرزا نیز موافقت کرد و فرمان داد جمعی از سپاهیان خراسان بکمک او بشتابند. اما پیش از رسیدن سپاهیان خراسان خود سیدعلی ساری بکمک عده ای از اطرافیان خود توانست ساری را دوباره تسخیر کند. و در سال 814 هجری قمریدر رودبار بار دیگر با سیدعلی آملی جنگید و بر او پیروز شد. و در سال 820 هجری قمری سیدعلی ساری بمرض نقرس دچار شد و پس از تعیین پسر خود سیدمرتضی به جانشینی درگذشت. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 صص 346- 349)
عالم در علوم طبیعی و شیمی و داروسازی. وی در قاهره متولد شد و تحصیلات خود را در مدارس مصر به پایان رساند و برای تخصص در داروسازی و علوم طبیعی و شیمی به فرانسه رفت. سپس در مدرسه مهندسی مصر بسمت مدرسی منصوب گشت. و آنگاه استاد ادویه و شیمی در قصر عینی شد و سرداروساز بیمارستان قصر مذکور نیز بود. وی در سال 1317 هجری قمری در قاهره درگذشت. او راست: 1- الازهار الریاضیه فی الماده الطبیه. 2- التاریخ الطبیعی او التوقیعات الالهیه فی التاریخ الطبیعی. 3- الحیوان و التاریخ الطبیعی. 4- النفحه الریاضیه فی الاعمال الاقرباذینیه. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 95). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: معجم الاطباء احمد عیسی ص 305. اکتفاء القنوع فندیک ص 449. تاریخ آداب اللغه العربیۀ جرجی زیدان ج 4 ص 199. معجم المطبوعات سرکیس ص 958. فهرس التاریخ الطبیعی مکتبه البلدیه ص 4. فهرس الخدیویه ج 6 ص 3. اعلام زرکلی ج 5 ص 101. صفحات من الارب المصری عبدالحمید حسن ص 158. هدیه العارفین ج 1 ص 777. فهرس الازهریه ج 6 ص 446. ایضاح المکنون ج 1 ص 66 و ج 2 ص 669
عالم در علوم طبیعی و شیمی و داروسازی. وی در قاهره متولد شد و تحصیلات خود را در مدارس مصر به پایان رساند و برای تخصص در داروسازی و علوم طبیعی و شیمی به فرانسه رفت. سپس در مدرسه مهندسی مصر بسمت مدرسی منصوب گشت. و آنگاه استاد ادویه و شیمی در قصر عینی شد و سرداروساز بیمارستان قصر مذکور نیز بود. وی در سال 1317 هجری قمری در قاهره درگذشت. او راست: 1- الازهار الریاضیه فی الماده الطبیه. 2- التاریخ الطبیعی او التوقیعات الالهیه فی التاریخ الطبیعی. 3- الحیوان و التاریخ الطبیعی. 4- النفحه الریاضیه فی الاعمال الاقرباذینیه. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 95). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: معجم الاطباء احمد عیسی ص 305. اکتفاء القنوع فندیک ص 449. تاریخ آداب اللغه العربیۀ جرجی زیدان ج 4 ص 199. معجم المطبوعات سرکیس ص 958. فهرس التاریخ الطبیعی مکتبه البلدیه ص 4. فهرس الخدیویه ج 6 ص 3. اعلام زرکلی ج 5 ص 101. صفحات من الارب المصری عبدالحمید حسن ص 158. هدیه العارفین ج 1 ص 777. فهرس الازهریه ج 6 ص 446. ایضاح المکنون ج 1 ص 66 و ج 2 ص 669